-
يكشنبه, ۲۳ مهر ۱۴۰۲، ۰۳:۱۹ ب.ظ
-
۳۲
![](http://bayanbox.ir/view/5741288734345709734/3699394.jpg)
گروه فرق و ادیان اندیشکده مطالعات راهبردی شاخص اندیشه | سیدمحمد هادی پیشوایی؛ پژوهشگر موسسه امام خمینی: تقریبا همۀ ادیان از بعد دینی به رهبران خود وابستگی داشته و در بعد معنوی یا معارفی، تابع رهبران خویش هستند. اما بعضی از ادیان، فراتر از ارتباطات دینی عملا یک حزب یا یک سازمان سیاسی هستند، که ایدئولوژی خویش را به صورت دین درآوردهاند.
بهاییت؛ دین و ایدئولوژی
تقریبا همۀ ادیان از بعد دینی به رهبران خود وابستگی داشته و در بعد معنوی یا معارفی، تابع رهبران خویش هستند. اما بعضی از ادیان، فراتر از ارتباطات دینی عملا یک حزب یا یک سازمان سیاسی هستند، که ایدئولوژی خویش را به صورت دین درآوردهاند. مثلا، یهودیت یک دین است، اما صهیونیسم یک جنبش سیاسی است. اهل سنت یک مذهب از دین اسلام است، اما «داعش» یک حزب و یک سازمان با تعالیم خاص است. از این رو اطلاق یک مذهب یا یک نحله بر داعش یا صهیونیسم، یک خطای راهبردی است.
بهائیت یک حزب و یک سازمان تمام عیار
تاریخ بهائیت، شاهد ارتباطات سازمانی اتباع این فرقه با یکدیگر و ایجاد یک شبکه قوی مرتبط با سرانِ آن است. سازمانی با تشکیلاتی کاملا گسترده و نظاممند و با پیشرفتهترین نظامهای اطلاعاتی در زمان خویش. به گونهای که امروزه «بیت العدل» در اسرائیل، مقر راهبردی اتباع این سازمان است و هر بهائی در هر جای جهان، هنگامی به عنوان یک فرد بهائی قلمداد شده و به رسمیت شناخته میشود که در اطاعت محض یا به اصطلاح اسلامی در بیعت با ریاست بیت العدل باشد.
واضح است که چنین دینی، دیگر یک دین معمولی با تعالیم عرفانی یا انسانی نیست، بلکه یک سازمان سیاسی تمام عیار است. بحث آزادی این دین ایدئولوژیک، دیگر در چارچوب بحث حقوق شهروندی قرار ندارد، بلکه مسأله وابستگی به یک تشکیلات و یک سازمان و یک حزب خارجی است.
وابستگی به سازمانهای خارجی مسألهای امنیتی
بحث در مورد عضویت در یک سازمان جهانی، فراتر از حقوق شهروندی بوده و یک بحث امنیتی است. عضویت در سازمانهایی که از بعد امنیتی برای جامعه ایران خطرناک محسوب میشوند، مانند، داعش، القاعده، صهیونیسم، فراماسونری و ... قطعا از سوی نهادهای امنیتی مردود بوده و با حساسیت تمام با آن برخورد میشود.
بهائیت سازمانی با محوریت بیت العدل در اسرائیل
از نگاه جمهوری اسلامی ایران، تشکیلات جهانی بهائیت از ابتدا، یک سازمان وابسته به استعمار بوده است. در عصر قاجار این سازمان در وابستگی تمام به انگلیس بوده و ضربات سنگینی به پیکر جامعه ایران وارد کردند و با ایجاد چندین شورش، بسیاری از ایرانیان را به خاک و خون کشید. آنان یکی از عوامل ترور بسیار از شخصیتهای ملی و دینی، مانند امیرکبیر، بودند. در عصر پهلوی نیز این سازمان، یک سازمان جاسوسی و فرهنگی بوده و به بخشی از شبکه صهیونیسم در اسرائیل تبدیل شده بود و مسئول اجرای بسیاری از منویات غرب در ایران بود. علمای بزرگ شیعه از جمله آیت الله بروجردی با تشخیص این مسأله، مبارزات جدی با اعضای این سازمان در زمان پهلوی داشتند و این مبارزات از صفحات رزین شیعه است.
با پیروزی انقلاب اسلامی این سازمان، به عنوان بخشی از سیستم جاسوسی اسرائیل بر علیه کشور عمل کرده است. این جاسوسی و خرابکاری گاه در عرصه سیاسی، گاه اقتصادی و گاه در عرصه فرهنگی بوده است.
از این رو برخورد نظام جمهوری اسلامی ایران با بهائیت نه به عنوان یک دین، بلکه به عنوان یک حزب و یک سازمان بین المللی ضد اسلام و ضدایران است.
ردگمکنی با ادعای حقوق شهروندی
البته این برخورد در چارچوب قانون بوده و نظام جمهوری اسلامی ایران، هیچگاه آنان را به دلیل بهائی بودن مجازات نکرده و اموال آنان را مصادره نکرده و آنان را زندانی نکرده است. آنان به عنوان یک شهروند در کشور زندگی میکنند و از قضا از این حقوق سوء استفاده کرده و بارها برای کشور دردسر درست کردهاند. مافیای دارو و بسیاری از مافیاهای ضربه زننده به اقتصاد کشور را این افراد هدایت می کنند. وجود چنین مافیاهایی و وجود ثروت سرشار آنان نشاندهندۀ میزان آزادی این افراد در کشور است.
بنابراین ادعای فقدان حقوق شهروندی برای این افراد، نوعی ردگمکنی بوده و آنان به دنبال آزادی حداکثری برای بسیاری از فعالیت های خطرناک خویش در کشور هستند. متأسفانه بعضی از افراد، این تهمتها و افترائات را تکرار کرده و برخورد نظام را با آنان زیر سؤال میبرند.
مبارزه ابتر انجمن حجتیه با بهائیت
انجمن حجتیه، در قالب یک انجمن خیریه برای مبارزه با بهائیت تشکیل شد. اما تأسیس کنندگان آن در اشتباهی بزرگ، آن را یک مذهب فرض کرده و با آن مبارزه میکردند. جالب این که آنان با کمک ساواک و دولت پهلوی میخواستند با بهائیت مبارزه کنند، در حالی که ساواک و رژیم پهلوی خود همکار و شریک اصلی بهائیت بود. به گونهای که نخست وزیر شاه، هویدا و پرویز ثابتی از شاهمهرههای ساواک بهائی بودند. این کار در واقع مبارزه با بهائیت در ظاهر و در باطن تقویت شاه به عنوان پشتوانۀ بهائیت بود. مبارزهای ابتر، که عملا به تقویت بهائیت منجر میشد. ساواک هم با دانستن این سطح از سادگی و خبط و خطای اعضای انجمن، در ظاهر با تمام توان به آنان کمک کرده و مرحوم حلبی هم در منبرهای خود برای شاه و ساواک دعا میکرد.
اما جالب این که حضرت امام(ره) با شناخت عمیق بهائیت، ریشه این شجره خبیثه را استعمار و اسرائیل دانسته و با ضربه زدن به ریشه آن، نقش مهمی در رسوایی و شکستهای بهائیت داشت. انشاء الله با آزاد سازی قدس و حیفا، ریشه بیت العدل و سازمان نحس آنان کنده خواهد شد و با نابودی استعمار انگلیس و آمریکا اساس این سازمان جاسوسی از هم فرو خواهد پاشید.
متأسفانه امروزه بعضی از هواداران و وابستگان دیروز انجمن حجتیه، همان خطای راهبردی را مرتکب شده و در چرخشی آشکار خواستار حقوق شهروندی انجمن هستند و متأسفانه بعضی از افراد هم ناآگاهانه این شعارها را تکرار میکنند.
انتهای پیام/